تولبار جنبش سبز, نیاز هر سبز اندیش

۱۳۹۰ شهریور ۲۴, پنجشنبه

حکم نسرین ستوده شکسته شد, محکومیت قطعی نسرین ستوده به شش سال حبس تغییر کرد

محکومیت قطعی نسرین ستوده به شش سال حبس

نسرین ستوده وکیل پایه یک دادگستری از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر به شش سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد.
روز گذشته رای شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران به مینا جعفری یکی از وکلای نسرین ستوده ابلاغ شد.

بر اساس حکم صادره نسرین ستوده از سوی این شعبه به شش سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شده است.

نسرین ستوده پیشتر از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به یازده سال حبس و ۲۰ سال محرومیت از شغل وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود.

این حقوقدان اکنون در بند نسوان زندان اوین به سر می‌برد و به دلیل بی‌حرمتی به خود و خانواده‌اش در آخرین ملاقات کابینی از ملاقات‌های بعدی تا اصلاح وضعیت صرفنظر کرده است.

آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

فیض الله عرب سرخی آزاد شد

فیض الله عرب سرخی آزاد شد
به گزارش صفحه فیس بوک فاطمه عرب سرخی,دختر فیض الله عرب سرخی,این روزنامه نگار و زندانی سیاسی آزاد شد

آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

۱۳۹۰ شهریور ۱۸, جمعه

متاسفانه "احمد قابل" بعد از عمل با شرایط بحرانی مواجه شده است,از همه ی دوستان خواهش میکنم برای ایشان دعا کنند


آقاي دكتر بيرجندي؛ پزشك جراح آقاي قابل گفتند كه متأسفانه بر اثر تأخير در تشخيص و درمان،‌ ضايعات مغزي ناشي از تومور زياد بوده و بر اثر تورم مغز،‌ مدت به هوش آمدن ايشان بيشتر طول خواهد كشيد.
هم اكنون آقاي قابل به آي سي يو بيمارستان رضوي منتقل شدند.
از همه دوستان همچنان درخواست داريم براي سلامتي و بهبودي ايشان دعا كنند.

۱۳۹۰ شهریور ۱۷, پنجشنبه

آخرین خبرها از وضعیت احمد قابل,عمل با موفقیت انجام شد

به گزارش صفحه فیس بوک امیر شیبانی زاده :


عمل جراحی آقای قابل تموم شده و ایشون به اتاق ریکاوری منتقل شده اند.
هنوز موفق نشده ایم پزشک جراح ایشان را ملاقات کنیم.
به محض دریافت هرگونه خبر، به اطلاع دوستان خواهد رسید.
 

آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

دکتر مهدی خزعلی: اینشتین اسلام را کاملترین و معقولترین دین می دانست

سند رسمی نامه نگاری اینشتین با آیت الله بروجردی 
آلبرت اینشتین در رساله­ ی پایانی عمر خود با عنوان : دی ارکلرونگ”، یعنی : بیانیه” ، که در سال ۱۹۵۴ ( =۱۳۳۳ش ) آن را در آمریکا و به آلمانی نوشته است اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح می­دهد و آن را کامل­ترین و معقول­ترین دین می­داند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه­ ی اینشتین با آیت­ الله بروجردی (فوت ۱۳۴۰ ش = ۱۹۶۱ م) است که توسط مترجمین برگزیده­ ی شاه ایران و به صورت محرمانه صورت پذیرفته است.
اینشتین در این رساله “نظریه نسبیت” خو درا با آیاتی از قرآن  و احادیثی از نهج­ البلاغه و بیش از همه بحارالانوار علامه­ ی مجلسی (که از عربی به انگلیسی و … توسط حمیدرضا پهلوی (فوت ۱۳۷۱ ش) و … ترجمه و تحت نظر آیت الله بروجردی شرح می­ شده تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی­شود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه پیچیده “نسبیت” را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده ­اند. 

از آن جمله حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی پیامبرنقل می­کند که : هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای پیامبر به ظرف آبی می­ خورد و آن ظرف واژگون می­شود. اما بعد از این که پیامبر از معراج جسمانی باز می­ گردد مشاهده می­ کند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است … اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی  در زمینه­ ی “انبساط و نسبیت زمان” دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می­ نویسد….
همچنین اینشتین در این رساله “معاد جمسانی” را از راه فیزیکی اثبات می­کند (علاوه بر قانون سوم نیوتون = عمل و عکس العمل .) او فرمول ریاضی “معاد جسمانی ” را عکس فرمول معروف “نسبیت ماده و انرژی” می­داند: E=M.C^2 ، M=E/C^2 یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا” به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.
اینشتین در این کتاب همواره از آیت­ الله بروجردی با احترام و بارها به لفظ “بروجردی بزرگ” یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ “حسابی عزیز”…

3۰۰۰/۰۰۰ دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسور ابراهیم مهدوی (مقیم لندن) با کمک برخی از اعضاء شرکت­های اتومبیل بنز و فورد و .. از یک عتیقه­ دار یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط شناسی رایانه ­ای چک شده و تأیید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است. هم اکنون این کتاب ارزشمند در حال ترجمه از آلمانی به پارسی – توسط دکتر عیسی مهدوی (برادر دکتر ابراهیم مهدوی) و توأم با تحقیق و ارائه منابع مذکور در متن (توسط اینجانب) می­ باشد و بسیاری از متن آن ترجمه و تحقیق فنی شده است . اصل نسخه این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن – بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی – سپرده شده و نگهداری می­شود. توضیحات بیشتر و شماره ثبت آن را برای اطلاع خوانندگان در آغاز برگزیده این کتابچه ارائه خواهیم داد.
گزیده­ای از آخرین رساله اینشتین: (DIE ERKLA”RUNG دی ارکلرونگ = بیانیه) ترجمه: دکتر عیسی مهدوی، تحقیق و پیشگفتار و پاورقی: اسکندر جهانگیری
شخصیت­های اصلی این رساله : 
آلبرت اینشتین (فوت مشکوک 1955 م) / الکساندر فلمینگ (فوت 1955م) آیت­الله  سید حسین بروجردی (فوت 1961میلادی) / نیلز بور (بوهر) شیمیدان و فیزیکدان دانمارکی که او نیز با اینشتین در نگارش این اثر همکاری می­ کرد (فوت 1962م) / جان . اف . کندی ( مقتول 1963م) / علیرضا پهلوی ( مترجم و رابط ) (کشته شده بر اثر سقوط هواپیما توسط عناصر سازمان «کا. گ. ب» شوروی در 1954م (= 1333 ش – سال نگارش این رساله) / حمیدرضا پهلوی (مترجم و رابط فوت 1371 ش = 1992م ) که نیلز بور او را به اینشتین معرفی کرده و در آن زمان 22 ساله بود.
سؤالی که اینجا مطرح می­ شود این است که چرا سه تاریخ مرگ ( 1954 – 1955 و باز 1955م ) و نیز سه تاریخ مرگ (1961 – 1962 – 1963 م ) دقیقاً پشت سر هم واقع شده؟ و چرا نویسنده (اینشتین) با همکار اصلی او در این نگارش (الکساندر فلمینگ) هر دو در یک سال (1955 م ) مرده­ اند ؟ و چرا یکی از مترجمین و رابط ­ها ( علیرضا پهلوی ) در همان سال نگارش رساله بر اثر سقوط هواپیما جان داده است؟ و باز چرا همین چند سال قبل دو فرزند مترجم و رابط دیگر (حمید رضا پهلوی) به نام­ های بهزاد و نازک در سن جوانی به طرز مشکوکی در خارج از ایران مسموم شده و مرده­ اند؟
و بالاخره چرا باید این رساله از چنین شخصیتی (اینشتین) حدود نیم قرن (!!) مخفی بماند و چرا "صندوق امانات سری انگلیس" به بهانه پرهیز از ایجاد "یک انقلاب خطرناک مذهبی" اجازه تکثیر این اثر علمی – مذهبی را تحت هیچ شرایطی به ما نمی­ دهد؟
سرآغاز متن کتاب، اولین عبارت کتابچه اینشتین / خطاب به آیت ­الله بروجردی این عبارت آلمانی است : Herzliche Gru``&e von Einstein هرتسلیش گروشس فن آینشتاین = با صمیمانه­ ترین سلام­ها از اینشتین محضر شریف پیشوای جهان اسلام جناب سید حسین بروجردی. پس از 40 مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع 12 امامی  را پذیرفته ام / که اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس ( مارس)  از سال 1954  است که من مقیم آمریکا و دور از وطن هستم.
آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه

محمد نوری زاد در کنار حماسه ساز 25 بهمن ,اکبر امینی

محمد نوری زاد در کنار حماسه ساز 25 بهمن اکبر امینی

تهدید خانواده وحید بنانی، درویش جانباخته توسط ماموران امنیتی



در پی جانباختن وحید بنانی یکی ار دراویش سلسله نعمت الهی گنابادی توسط ماموران حکومتی، خانواده آن مرحوم توسط برخی نیروهای امنیتی مورد تهدید واقع شده اند که در صورت حرکت دراویش از سایر شهرستانها برای مراسم تشییع جنازه، راه های ورودی به شهر سروستان را مسدود کرده، با آنها برخورد می نمایند و جنازه آن مرحوم را در مکان نامعلومی دفن می کنند.

به گزارش سایت مجذوبان نور، در ادامه این گزارش آمده است که تا کنون زمان و مکان مشخصی برای مراسم تشییع جنازه وحید بنانی از سوی خانواده ایشان مشخص نگردیده است.

گفتنی است وحید بنانی یکی از دراویش سلسله نعمت اللهی که در مورخه سیزدهم شهریورماه نود (عصر روز یکشنبه) توسط مامورین امنیتی و انتظامی مورد اصابت گلوله قرار گرفت؛ پس از سه روز ، در شامگاه سه شنبه پانزدهم شهریورماه در بیمارستان نمازی شیراز جان باخت.

همزمان با جانباختن وحید بنانی، این منبع خبری گزارش داده است که سه تن از دراویش گنابادی به نامهای ابراهیم فضلی، اصغر کریمی، محمد علی سعدی نیز که به علت اصابت گلوله ی نیروهای انتظامی و امنیتی مجروح شده اند، در وضعیت وخیمی در بیمارستان به سر می برند .

در حال حاضر بر اثر فشارهای نیروهای امنیتی در روند بهبود و رسیدگی به وضعیت جسمانی مجروحین اخلال ایجاد شده به نحوی که به آنها دستبند زده و به خانواده های آنها اجازه داده نمی شود از فرزندان خویش عیادت نموده یا به بیمارستان دیگر منتقل نمایند . ضمن آنکه مجروحین از عدم رسیدگی به شکایتشان از مأمورین مبنی بر ایراد جرح عمدی و عدم رعایت موازین قانونی معترض اند .

در ادامه این گزارش آمده است خانواده های ایشان از احتمال انتقال مجروحین به زندان با این وضعیت وخیم جسمانی ابراز نگرانی نموده اند .

گفتنی است در پی حمله نیروهای بسیجی و لباس شخصی های جمهوری اسلامی، ظهر روز جمعه ۱۱ شهریور با شعار “مرگ بر درویش آمریکایی” به دراویش نعمت اللهی گنابادی در شهرستان کوار از توابع استان شیراز حمله کرده و با شلیک گازاشک‌آور و گلوله تعدادی از دراویش را دستگیر و زخمی کردند.

۱۳۹۰ شهریور ۱۵, سه‌شنبه

پیراهنی با امضای زندانیان اوین و پیغام آنها

عکس بسیار زیبا و جالبی که از پیراهنی در زندان اوین گرفته شده و زندانیان سیاسی با امضا و جمله ای زیبا,پیام امید را دوباره زنده کرده اند.برگرفته از صفحه فیس بوک شیدا سالاری

۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه

نامه کوبنده و هشدار امیر شیبانی زاده به صادق لاریجانی و آغاز اعتصاب غذای او در خمایت ازاشکان ذهابیان

امیر شیبانی زاده بار دیگر اعتصاب غذای خود را آغاز کرد
این فعال سیاسی و مدنی شهر مشهد که اخیرا به 8 سال حبس تعزیری محکوم شده ئ تا مدتی دیگر برای اجرای حکم به زندان خواهد رفت,در صفحه ی فیس بوک خود خبر از آغاز اعتصاب غذای خود در حمایت از اشکان ذهابیان داد.
در گذشته هم شیبانی در حمایت از اعتصاب غذای 12 زندانی سیاسی,دست به اعتصاب غذای خشک زده بود که بخاطر وضعیت جسمی نامساعدی که بعد از بازداشتش پیدا کرده بود ضعیف شده و به بیمارستان منتقل شده بود ولی اعتصاب خود را نشکست تا وقتی که زندانیان سیاسی خبر از پایان اعتصاب غذای خود دادند.
این دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه مشهد بار دیگر در حمایت از اعتراض اشکان ذهابیان که مدتی است دست به اعتصاب غذا زده,دست به اعتصاب غذا زد و همچنین طی نامه ای سرگشاده خطاب به صادق لاریجانی هشدار داد که نگذارند فاجعه ای همچون شهادت شهید هدی صابر اتفاق بیافتد .


متن کامل این نامه و اعلام اعتصاب غذا از صفحه فیس بوک شخصی امیر شیبانی زاده

همانطور که میدانید اشکان ذهابیان که از فعالین دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت بوده است,مدتی است که در حبس غیر قانونی در زندان متی کلا در بدترین وضع ممکن به سر میبرد,مدتی است که برای رسیدن به حقوق قانونی و همچنین پیگیری تخلفات قوه ی قضاویه که در پرونده ی ایشان به وضوح دیده میشود,دست به اعتصاب غذا زده است و تا رسیدن به حقوق خود ایستاده است.تا بحال به علت اعتصاب غذای ایشان,جسمشان بسیار اسیب دیده و در وضعیت جسمی بدی به سر میبرند...به همین دلیل من هم با فرستادن نامه ای به ایت الله لاریجانی هم بصورت ایمیل و هم بصورت کتبی که پست شده,اعلام حمایت خود را از این آزاده ی در بندمان و همینطور 9 تن از دوستانش که با او اعلام همبستگی کرده اند,حمایت و همبستگی خود را با این آزادمردان اعلام داشته و اعتصاب غذای نامحدود خود را از همین لحظه شروع خواهم کرد و همچنین در این مورد نامه ای به اقای لاریجانی فرستادم که در اینجا هم نسخه ای از آن را در اختیار همه میگذارم............
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آیت الله صادق اردشیر لاریجانی,
با سلام
مدت طولانی است که در کشوری به نام ایران که شما در آن با عنوان رئیس قوه ی قضائیه شناخته میشوید,ظلمهای فراوانی میشود و شما که وظیفه تان مبارزه با ظلم و فساد در کشور است,عمدا و یا سهوا از آنها چشم پوشی میکنید.
البته بارها و بارها دلسوزان نظام,نخبگان مسائل سیاسی و اقتصادی و همراهان جامعه با فرستادن نامه های متعدد این ظلم و فساد را چه در دستگاه امنیتی و قضایی و چه در دستگاه حکومتی به شما اعلام کرده اند و هشدار داده بودند که سیستم حکومتی کشور به دست نا اهلان و نامحرمان افتاده و باید هرچه زودتر برای نجات نظام جمهوری اسلامی,در مقابل آنها ایستاد تا جمهوریت نظام دچار اخلال نشود.
آنقدر بی توجهی کردید که دیگر نه از اسلامیت نظام چیزی مانده و نه از جمهوریتش.
این مطلب را مهندس میر حسین موسوی هم به شما هشدار داده بودند ولی متاسفانه گوش شنوایی در کار نبود و بجای استفاده از نظرات ارزشمند نخبگان مسائل ایران,که هدفی جز پیشرفت جامعه نداشتند,انها را با ظالمانه ترین رفتار که در شان و شخصیت یک حکومت اسلامی نیست در قل و زنجیر کردید و به خیال خودتان صدایشان را بریدید تا کسی ندای حق خواهی شان را نشنود.
ولی دیدید که مردم خودشان هوشیار شده اند و به حقوق خود آگاه هستند,همانطور که در 25 بهمن 1389 حضور مجدد و بیداری خود را اعلام کردند.
اگر میخواهید طبق معمول بگویید که کسی نبوده و ما زندانی سیاسی نداریم و ندایی را در خیابان به قتل نرساندیم و کار انگلستان بوده,به صحبتهای من که مدتیست همچون یک بغز در گلویم گیر کرده ,گوش دهید.
اینجانب امیر شیبانی زاده اعلام میکنم که در 3 سال گذشته بارها و بارها توسط نیروهای حکومتی و امنیتی که تحت عنوان وزارت اطلاعات,حفاظت سپاه و بسیج مشغول به فعالیت هستند,مورد آزار و شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفته ام و مدتها در سلولهای انفرادیشان شکنجه های مختلف همچون ضرب و شتم,نگهداری در سرما و همچنین تهدید به آزار جنسی را متحمل شده ام.
و برای شهادت بر محتوای این نامه در هر زمان و مکانی که اعلام نمایید ,حاضر خواهم شد و شرح دقیقی از حوادثی که بر سر بنده و دیگر دوستانم امده که خود شاهد بوده ام خواهم داد.
این را فراموش نکنید که ما فرزندان کسانی هستیم که با خونشان این نظام را آبیاری کرده اند تا به رشد و نمو برسد.
پدر من جانباز جنگ تحمیلی و سرهنگ بازنشسته ی نیروی انتظامی هستند و فکر میکنم فرزندشان حق دادخواهی داشته باشد.
هدف از نوشتن این نامه و مقدمه ای که در بالا مطرح کرده ام این است که یک ظلم و جنایت دیگر را به گوشتان برسانم.
مدتی است که یکی از فرزندان این مملکت در زندانهای شما ,به ناحق در بند است.
اشکان ذهابیان که یکی از نخبگان دانشجویی و سیاسی این مرز و بوم بحساب می آید بیش از 3 ماه است که به ناحق و به جرم نکرده,در زندان متی کلای بابل به اسارت درآمده و هنوز هیچ دستگاهی به وضعیت پرونده ی وی و اعتراضاتی که نسبت به پرونده داشته است رسیدگی نکرده و حاضر به پاسخگویی به او و خانواده اش نشده است.
اقای ذهابیان مدتی است که برای اعتراض به نشنیده گرفتن صدایشان و در نظر نگرفتن حقوق شهروندیشان,دست به اعتصاب غذای نامحدود زده و در وضعیت وخیم جسمانی به سر میبرد,ولی هنوز هیچ دستگاهی حاضر به رسیدگی به اعتراضات ایشان نشده است.
این امر باعث خشم دوستداران ایشان و جامعه ی مردمی و مدنی ایران و جهان شده است و همگی به راه های مختلف از شما درخواست کرده اند تا از تکرار فاجعه ای همچون شهادت شهید هدی صابر جلوگیری کنید,ولی همچنان بی توجهی و ظلم شما در مقام رییس قوه ی قضائیه ادامه دارد و حاضر نیستید که به این قدرت طلبی و ظلمت بی همتایتان پایان دهید.
بنده به عنوان فرزند یک جانباز که برای نگهداری و حفظ ابرو و ناموس وطنش از جان گذشتگی کرده و شنوایی گوش چپ,عصبهای پای راست و همچنین قسنتی از مهره های کمرش را از دست داده است,برای پاسداشت هدف پدرانمان و حفظ ارزشهایی که خونهایشان را نثارش کرده اند,برخود واجب دانسته تا برای چندمین بار به شما هشدار بدهم که مقابل این ظلم و فساد رایج در دستگاه حکومتی و امنیتی بایستید,قبل از اینکه بسیار دیر شود
در غیر اینصورت به حکم اسلام که در آن آمده :مسلمانی که به برادر مسلمانش ظلم کرده و یا در مقابل ظلمی که بو او میشود ,جهاد نکند همانا از کافرین است
.شما نیز کافر حساب میشوید و دیگر هیچ مسلمانیتی که صحبت از آن میکنید ندارید
پس لطفا تا دیر نشده به خود آیید.
من هم از امروز جمعه بتاریخ 11 شهریور 1390 از حرکت اعتراضی و به حق اشکان ذهابیان حمایت کرده و اعلام همبستگی میکنم و اعتصاب غذای خود را آغاز میکنم.
همچنین همراه با 9 نفر از فعالین سیاسی وجوانان استان مازندران که خواسته های خود را طبق نامه ای برای شما ارسال کرده اند,اعلام می دارم اگر تا پایان ساعت اداری روز شنبه 12 شهریور 1390 گشایشی در وضعیت این زندانی مظلوم بوجود نیاید ازتمامی ظرفیت ها و راه های قانونی و مدنی همبستگی عملی خود را با وی نشان خواهیم داد
باشد که تمام گمراهان به راه راست هدایت شده و به معنی واقعی انسانیت را تجربه کنند
امیر شیبانی زاده.

۱۳۹۰ شهریور ۱۰, پنجشنبه

ورودی یک روستا با نام میرحسین موسوی


توضیحاتی که در صفحه ایشان گذاشته شده است :
از دیدن این صحنه خیلی خوشحال شدم.جاتون خالی الان با خانواده اومدیم زشک.یکی از روستاهای بسیار با صفا که در 60 کیلومتری مشهد واقع است...هنگام ورود به روستا با تابلوی سفیدی برخوردم که روش نوشته بود *موسوی V* واقعا حال کردم..یک روستا ورودیش با اسم میر حسین بود...هنوزم اونجا هستم..عکس و فیلم گرفتم و 10 کیلومتر برگشتم به سمت شهر تا موبایلم آنتن بده و اینهارو برای شما هم بزارم تا جیگرتون حال بیاد...امیدوارم خوشتون بیاد :))




آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

مهدی خزعلی با قید وثیقه آزاد شد


جرس: مهدی خزعلی شب گذشته مقارن افطار آزاد شد و به اعتصاب غذای خود پایان داد.

به گزارش جرس، وی در بیست و ششمین روز از اعتصاب غذای خود همانگونه که گفته بود یا از دست همسرش غذا می خورد یا ساقی بهشت، به خانه آمد و افطار را در کنار خانواده بود.
به گفته اعضای خانواده شرایط روحی وی بسیار عالی و از نظر جسمی بسیار ضعیف شده است.
مهدی خزعلی که قرار بود روز سه شنبه به دادگاه برود، شب گذشته به قید وثیقه آزاد شده است و احتمالا زمان دادگاهش به تعویق می افتد.

وی همچنین شب گذشته به محض آزادی وبسایت خود را با حدیثی از امام صادق با این مضمون به روز کرد: مومن از پاره های آهن سخت تر و استوارتر است، آهن را چون در کوره آتش بری تغییر می کند، اما مومن اگر کشته شود و زنده شود و باز کشته شود، هرگز تغییری در باور استوارش پدید ناید !
گفتنی است روز یکشنبه ٢۶ تیرماه، بازجوی خزعلی با او تماس گرفته و از او دعوت کرده بود تا برای بازگرداندن بخشی از وسایلش به وزارت اطلاعات مراجعه کند. اما روز دوشنبه ٢٧ تیرماه، مهدی خزعلی به اتهامی که پیش‌تر به قید وثیقه از محکومیت آن آزاد شده بود، مجددا بازداشت و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد.

بر اساس این گزارش، محمد صالح خزعلی، فرزند مهدی خزعلی، شاهد ضرب و شتم شدید پدرش هنگام بازداشت بوده، و در اولین دیدار پس از بازداشت نیز شاهدان اعلام کردند که وی از ناحیه گردن دچار آسیب دیدگی شده است.

مهدی خزعلی در هنگام دستگیری خطاب به مسئولان قضایی اعلام کرده بود که "جنازه‌ام را بر دوشتان خواهم گذاشت."

وی که پیش از این با افشای مسائلی چون ابعاد پنهان پرونده پالیزدار خبر ساز شده بود، اولین بار توسط دادگاه ویژه روحانیت احضار و سپس بازداشت شد. او پس از احضار و پیش از دستگیری در وبگاه شخصی‌اش نوشت: «نمی‌دانم در من چه روحانیتی دیده‌اند که مرا به این دادگاه احضار نموده‌اند!» گفتنی است دادگاه ویژهٔ روحانیت طبق قانون فقط می‌تواند به جرایم انجام‌شده توسط افراد روحانی رسیدگی نماید.

مهدی خزعلی که در ۳۱ تیرماه سال گذشته با قید وثیقه بیست میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود، در ۲۱ مهر ۱۳۸۹، بار دیگر توسط پلیس امنیت احضار و سپس برای بازجویی به زندان اوین منتقل شد. اتهام او اقدام بر علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی عنوان شد. وی در ‌‌نهایت در روز شنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۹ از زندان آزاد گشت.


آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

۱۳۹۰ تیر ۲۵, شنبه

تعلیق برای دو فعال دانشجویی دانشگاه خیام مشهد







سید محمد صادق تابعی عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان خیام مشهد و سردبیر نشریه ی دگر پذیری این انجمن به همراه محمد مهدی صالحی نکو عضو انجمن اسلامی دانشجویان خیام از سوی کمیته ی انضباطی این دانشگاه به یک ترم تعلیق، توبیخ و درج در پرونده محکوم شدند.
سید محمد صادق تابعی که در 16 بهمن 88 به علت حضور در سه راه راهنمایی مشهد دستگیر و بازداشت شده و پس از یک هفته بازداشت با قرار وثیقه ی 10 میلیون تومانی از زندان آزاد گردید، این بار به همراه محمد مهدی صالحی نکو که در 18 تیر 88 بازداشت شده بود، به اتهام انتشار نشریه ی دگرپذیری انجمن اسلامی دانشجویان خیام از سوی کمیته ی انضباطی این دانشگاه به یک ترم محرومیت از تحصیل، توبیخ و درج در پرونده محکوم شدند.
صادق تابعی می گوید:
بر خلاف اتهام هایی چون معاند و برانداز که همیشه به ما نسبت می دهند، اصلاح طلب هستم و تفکر رادیکالی ندارم. اما نمی توانم منکر سوق پیدا کردن جامعه به سمت انقلابی گری شوم. هنگامی که دانشجویان از انتشار یک نشریه ی ساده و

۱۳۹۰ تیر ۲۲, چهارشنبه

صدور حکم انضباطی برای دو فعال دانشجویی دانشگاه خیام

محمد صادق تابعی و مهدی صالحی نکو از فعالان دانشجویی دانشگاه خیام با حکم انضباطی این دانشگاه، هرکدام به یک ترم تعلیق و همچنین توبیخ کتبی و درج در پرونده محکوم شدند.
سید محمد صادق تابعی، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خیام و سردبیر نشریه ی این انجمن، و مهدی صالحی نکو، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خیام،به دلیل انتشار نشریه ی دانشجویی "دگر پذیری" انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خیام هرکدام به یک ترم تعلیق و توبیخ کتبی همراه با درج در پرونده محکوم شدند.
این صدور حکم در حالی است که شماره ی قبلی این نشریه در اسفند ماه 89 چاپ و منتشر گردیده و تا کنون هیچ گونه تذکر کتبی و شفاهی به انجمن و مدیر مسئول نشریه مبنی بر بی مجوز بودن نشریه داده نشده است.
صحبتهای مهدی صالحی نکو در باره ی حکم تعلیقش در صفحه فیس بوک شخصی خود:

وقتی حکم یک ترم تعلیقم روبه دستم دادن،نمیخوام شعاربدم اماحس غروری بهم دست داد که قابل وصف نیست،ته دلمم حتی نلرزید آخه حس خوبیه،برای هدفی که بنظرت درست سعیتوبکنی حتی اگه بهش کامل نرسی،لااقل میتونی به نسل بعدت بگی درحدوسعت تلاشتوکردی وباوجدان راحت شب سرتوزمین بذاری،نه مثل بانیان تعلیقم،امااگه افرادی با تعلیق من به نوایی میرسن ویا سفره خانوادشون کمی بزرگتر میشه،اونم منو خوشحال میکنه،دردوحالت لمس این حسها،قشنگ بود وبهتره درسکوت لذت ببرم
آخرین سنگرسکوت
حق ماگرفتنی نیست
آسمونشم بگیرین
این پرنده مردنی نیست








آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

۱۳۹۰ تیر ۱۶, پنجشنبه

فراخوان جنبش سبزدر مشهد جهت گرامیداشت 18 تیر

همين كه صدها نيروي پليس با تمامي اتوموبيلهايشان در دو طرف مسير راهپيمايي مستقر ميشوند. 
همين كه نيروهاي يگان ويژه در ساختمانهاي دولتي و هتل هما با تمامي امكانات مستقر شده و موتور سواران در كوچه هاي فرعي قرار ميگيرند. 
همين كه نيروهاي نوپو و واكنش سريع، سه راه راهنمايي را به تسخير خود در مي آورند. 
همين كه سراسر مسير راهپيمايي و تجمع، غرق در نيروهاي لباس شخصي با چهره هاي تابلويشان ميشود. 
همين كه سبزها در نقاط مختلف مي ايستند و هر يك، ديگري را ميبيند و ميداند كه براي چه آمده اند .
.....
اينها همه نشان از پيروزي ما دارد  هر چند كه آخر شب نفسي ميكشند و مي گويند خوب امروز هم بخير گذشت .

و اين بار خواهيم آمد تا باز هم نشان دهيم جنبش سبز زنده است و ما بيشماريم. 

وعده ما : شنبه 18 تير 1390 ساعت 18 ميدان دكتر علي شريعتي (تقي آباد ) تا سه راه راهنمايي و ميدان فلسطين(ملك آباد)


آزادی خواهان سبز مشهد

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

آیت الله امجد در یک پیام صوتی و تصویری: علما به داد مردم برسند!

ظلم و ستم و عوام فریبی و دروغ و تهمت و فضیلت کشی و نفاق، قابل تحمل نیست و غوغا می کند!
آیت الله محمود امجد در پیامی خطاب به علما و فضلای اسلام با اشاره به ظلم و عوام فریبی و دروغ و نفاق گفته اند: بنده که طلبه ی ناچیزی در این جامعه هستم، خیلی برایم مشکل است، نمی دانم بر علما چه می گذرد.
این استاد اخلاق که هفته ی گذشته برای ماه مبارک شعبان و رمضان به مالزی سفر کرده اند در پیام خود آورده اند: علما و فضلا به داد مردم برسند!
وی با بیان این که اگر علما ساکت باشند جوابی نداریم به مردم بدهیم، اظهار امیدواری کرده اند که به صداقت برگردیم و علما حمایت کنند.
متن کامل این پیام بدین شرح است:

گزارشي ديگر : تقاضای مردم براي پخش دعاي ربنای استاد شجريان و تشویق جعفر پناهی در شب يادمان استاد محمد نوري...


گزارشي ديگر : تقاضای مردم براي پخش دعاي ربنای استاد شجريان و تشویق جعفر پناهی در شب يادمان استاد محمد نوري...

شب گذشته(12 تير ماه) آخرين شب يادمان محمد نوري با حضور حميد شاه آبادي (معاون امور هنري)، تعدادي از بازيگران سينما، کارگردانان ،موسيقيدان، نويسندگان مطرح ايران گرد هم آمدند و يادمان محمد نوري را در تالار وحدت برگزارکردند.

در ابتداي اين مراسم فرزاد جمشيدي در سخناني بيان کرد:امروز در پي سالگرد اين مرد اين‌جا جمع شده‌ايم، مرگي كه تولد دوباره است و صداي صاحبش صداي خاطره‌هاي دور است. اين دل‌آويزترين (شنبه نهم مرداد 89 ) در بيمارستان "جم" تهران به خاطره‌ها پيوست.

اين مقدمه‌اي بود براي آنكه "رضا يزداني" به صحنه بيايد و قطعه‌ "سفرهاي دور" را با شعري از نادر ابراهيمي بخواند، آهنگساز آن نادر ابراهيمي و همان قطعه‌اي كه محمد نوري در هنگام اجراي آن با صلابت مي‌خواند:ما براي پرسيدن نام گلي ناشناس /چه سفرها کرده ايم / ما براي آنکه ايران خانه خوبان شود/ رنج دوران برده ايم/ ما براي آنکه ايران گوهري تابان شود/ خون دل ها خورده ايم..........

در ادامه برنامه قطعه "اگر تو آمده بودي بهار مي‌آمد" با شعري از فريدون مشيري و آهنگسازي اين قطعه را محمد سريربرعهده داشت ،ولي اين بار نه با صداي "استاد محمد نوري "بلکه با صداي "علي تفرشي" خوانده شد.

اگر تو آمده بودي بهار مي آمد /بهار با همه ي برگ و بار مي آمد/هزار شاخه غزل چ.ن انار گل مي کرد/ دل شکسته ي ما هم به کار مي آمد.......

و در اين اجرا رهبر گروه"لوريس هويان"،"رامين بهنا"او را همراهي کردند.

در ادامه اين مراسم ماني رهنما قطعه "گريز" را با همراهي نوازنده پيانو"نگين سرير" اجرا کرد.

اين قطعه با شعري از "فريدون مشيري"، آهنگساز"محمد سرير" براي حضار اجرا شد.

من بيهوده مي خواهم / از ياد تو بگريزم/ اي همه هستي من/ از مهر تو لبريزم.....

خشايار اعتمادي هنرمند ديگري بود كه در ادامه اين برنامه پا به صحنه گذاشت و بيان کرد:به واقع هرچه قديمي‌تر است، قشنگ تر است. من اين كار را از طرف استاد نوري به خانواده‌اش تقديم مي‌كنم. اين قطعه ظاهرا سال 47 با تصنيفي از حسين منزوي اجرا شده بود.

وي در حالي که تک نوازي پيانو مي کرد اين قطعه به نام " آرزوها" را که شعر آن "حسن منزوي

" و آهنگساز "محمد سرير"بود خواند.

نمي شه قصه ما رو يه لحظه تنها بذاره/ نميشه اين قافله ما رو تو خواب جا بذاره/ اخه ما رو تو خواب جا بذاره.....در ادامه اين اجرا قطعه" اي وطن" با صداي رضا يزداني اجرا شد.

در اين مراسم از استاد "محمد رضا شجريان " ياد شد و از( معاون امورهنري )درخواست شد که دوباره صداي دعاي ربنا استاد شجريان از تلويزيون و راديو به گوش مردم برسد و بعد از اينکه اين درخواست از سوي مجري برنامه و مردم استمرار پيدا کرد . تماشاگران دقيقه ها به افتخار استاد شجريان ايستادند و را تشويق کردند.

در ادامه اين مراسم حميد شاه آبادي( معاون هنري )، داوود گنجه‌اي ،محمد ميرزماني و محمدعلي كشاورز به صحنه آمدند تا آخرين شب از اين برنامه، جايزه يادمان محمد نوري را به همسرش تقديم كنند.محمد سرير و بهار مشيري (دختر فريدون مشيري) هم نخستين يادبود مراسم بزرگداشت محمد نوري را دريافت كردند.محمد علي كشاورز( بازيگر سينما و تلويزيون)نيز زماني كه براي اهداي يادبود به صحنه آمد و دقايقي از استاد محمد نوري سخن گفت و از كرامت و شرافت نفساني او ياد كرد و گفت: پول براي او مطرح نبود و او قبل از اينکه خواننده باشد بازيگر تئاتر بود .

کشاورز در ادامه افزود: هنرمند ؛ چه هنرمند سينما ،موسيقي ، نقاش، مجسمه بايد کرامات و شرافت انساني داشته باشد و گناه نکند و آزار ندهد، بايد سعي كنيم درست كردار باشيم ،زيرا دروغگو دشمن خدا است.

محمد سرير هم گفت: امشب جاي محمد نوري در ميان ما خالي است. بدون ترديد نوري يگانه‌اي است كه توانسته در سه نسل ماندگار بماند و تداوم داشته باشد.

اين هنرمند ادامه داد: فكر مي‌كردم اين برنامه چگونه برگزار مي‌شود؟ تصور كردم بهتر است از خوانندگان محبوب جواني استفاده كنيم و اين جوانان هر كدام با شيوه هاي فردي‌شان به اجرا بپردازند و خوشبختانه امشب با انديشه‌اي نو و محكم كارشان را عرضه كردند.

سرير در بخش ديگري از سخنانش درباره قطعه "آواز با عشق" توضيح داد: اين قطعه با كلام فريدون مشيري همراه است و آهنگ آن را من ساخته‌ام. آن زمان با فريدون مشيري صحبت كرده بودم كه قطعه‌اي براي نوري بسازيم، او هم قبول كرد كه شعري بسرايد.

سپس ماني رهنما و هومن جاويد قطعه "آواز آواز تا هستم مي‌خوانم" را با همكاري محمد و نگين سرير اجرا كردند.

در ادامه اين مراسم فرزاد جمشيدي از اهالي هنر ياد کرد که در اين شب به يادماني در کنارخانواده نوري حضور داشتند. که از بين آنها از استاد همايون خرم،محمد علي سپانلو، پوران درخشنده ، سيمين بهبهاني ، عبدالجبار کاکايي ،مرضيه برومند، بهاره رهنما، پسر دکتر حسابي، استاد پورتراب، هوشنگ مرادي کرماني، گلاب آدينه، فرمان فتحعليان، استاد جواد مجابي، بيژن بيژني، هوشنگ گلمکاني، هنگامه قاضيان، فرزاد کابلي، ملکه رنجبر، حسن پورشيرازي، مهراوه شريفي نيا، پريوش نظري، احمد طالب زاده ، خسرو سيناي ، فرزاد حسني، حميد فروتن نام برد.

ولي يکدفعه سالن پر از صداي هم همه شد و جعفر پناهي را صدا مي کرد و بعد از اصرار اين جمعيت، مردم از فرزاد جمشيدي خواستند اسم جعفر پناهي که در ميان جمعيت نشسته بود را صدا بزند و به احترام جعفر پناهي جمعيت سالن به پا خواستند و دقيقه ها او را مورد تشويق قرار دادند. و جعفر پناهي با چشماني پر از اشک به احترام مردم ايستاد.

قطعه"مرسدس" از ماني رهنما، "مي عش"` از علي تفرشي، "خليج فارس" از رضا يزداني، "جان مريم" از هومن جاويد از جمله ديگر قطعاتي بود كه به ترتيب در اين يادمان به اجرا درآمد.

"اي ايران" عنوان آخرين ترانه اي بود كه در اين كنسرت با صداي خشايار اعتمادي، ماني رهنما، علي تفرشي، رضا يزداني و هومن جاويد اجرا شدوقطعات "ايران" و "كهكشان عشق" نيز توسط اين پنج خواننده به صورت گروهي اجرا شد، هومن جاويد قطعه خاطره انگيز "جان مريم" را هم در بخش ديگري از مراسم سر داد.


ازادی خواهان سبز مشهد 

۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه

مشایی: خامنه‌ای ۷ میلیون رای دارد


افزایش فشارها بر اطرافیان احمدی‌نژاد در هفته گذشته، باعث شد تا وی سکوت خود را بشکند. احمدی‌نژاد تنها چند روز پس از اعلام عدم سکوت درباره فشار بر کابینه، دست به افشاگری درباره اسکله‌های غیرمجاز در کشور زده است.
سخنان احمدی‌نژاد در حالی بیان شده است که حمید بقایی – از یاران نزدیک مشایی و احمدی‌نژاد – در گفت‌وگویی اعلام کرده است که هیچ خطری پیرامون خود احساس نمی‌کند.
دور جدید افشاگری‌ها آغاز شد
محمود احمدی‌نژاد تنها چند روز پس از سخنان خود، تهدیدش را عملی کرد. وی که هفته گذشته در گفت‌وگویی اعلام کرده بود: “کابینه خط قرمزی است که اگر بخواهند به آنجا دست‌اندازی کنند، حتما به کشور آسیب وارد می‌شود که امیدوارم به خاطر مطامع سیاسی این کار را ادامه ندهند اما اگر بخواهند این روند را ادامه دهند و فضای همدلی و دلسوزی را مخدوش کنند و به نقطه‌ای برسیم که ببینیم آسیب جدی به کشور وارد می‌شود، موظفم مسائل را با مردم در میان بگذارم”، در کمتر از یک هفته، افشاگری‌های خود را آغاز کرد.
وی در سخنانی در روز مبارزه با قاچاق کالا گفت: “تمام مرزهای غیرقانونی باید بسته بشود؛ فلان سازمان، فلان نهاد، فلان دستگاه، هر کس یک جا را سوراخ کرده و برای خودش می‌برد، می‌آورد، این غلط است، هیچ کس نباید مصونیت داشته باشد”.
سخنان احمدی‌نژاد درباره خط قرمز بودن کابینه اما، مورد انتقاد شدید اصول‌گرایان قرار گرفته است. صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه، در این زمینه چنین سخن گفت: ” این طور نباشد که اگر کسی از بستگان ماست یا اگر کسی یک مقامی دارد از او بترسیم و در مقابل اگر ضعیفی تخطی کرد، به تخلفات و جرایم او رسیدگی کنیم، بلکه راهش این است که قوه‌قضاییه بدون ملاحظه روابط، بدون ملاحظه برخی عناوینی که اشخاص دارند، مسیر قانونی خودش را طی کند”.
در همین حال علی مطهری، نماینده مجلس که در روزهای گذشته به دنبال طرح سوال از احمدی‌نژاد در مجلس بوده است، درباره سخنان احمدی‌نژاد چنین اظهارنظر کرده است: “خط قرمز باید قانون و آرمان های انقلاب اسلامی باشد نه دوستان و رفقا. اگر اتهامی متوجه عضوی از کابینه است باید مانند دیگران احضار و بازجویی شود و رئیس جمهور نباید مقاومت کند. مطابق قانون اساسی همه آحاد ملت حتی مقام رهبری در برابر قانون یکسان اند”.
در همین حال سایت الف – نزدیک به احمدتوکلی – با انتشار یادداشتی، تلویحا اطرافیان احمدی‌نژاد را به فساد اقتصادی محکوم کرده و نوشته است: “دستگاه قضائی در مقابل این رجز خوانی، چندین برابر گذشته وظیفه اش سنگین تر است.اولا نباید وارد مشاجرات سیاسی با رئیس جمهور شود و توصیه رهبر انقلاب در این رابطه را جدی بگیرد. اما از سوئی هرگونه مماشات با صاحبان قدرت و ثروت و مکنت در هر لباسی که هستند به عنوان ننگی در تاریخ ثبت خواهد شد”.
سایت شفاف‌نیوز، نزدیک به محمدباقر قالیباف نیز، در مطلبی ضمن انتقاد از سخنان احمدی‌نژاد، با اشاره به تناقض موجود در سخنان وی در دو هفته گذشته، آورده است: “اگر بنا باشد رئیس جمهور به وظیفه قانونی خود عمل کند باید هر چه سریع تر نامه ای به رئیس دستگاه قضا بنویسد و تاکید کند که رسیدگی به پرونده اتهامات همه مدیران دولتی از جمله اعضای کابینه از نظر ایشان بلامانع است و از دستگاه قضایی بخواهد که هر چه سریع تر در جهت اجرای عدالت در کشور به همه اتهامات برخی اعضای کابینه رسیدگی شود. این همان چیزی است که مردم توقع دارند هر چه سریع تر رئیس جمهور کشورشان با آنان در میان بگذارد و صراحتاً بگوید همه در برابر قانون مساوی هستند”.
واکنش‌‌ها به سخنان احمدی‌نژاد در حالی صورت می‌گیرد که سایت هفت صبح – نزدیک به اسفندیار رحیم‌مشایی – با انتقاد از سخنان مجتبی ذوالنور، جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه، نوشته است که ” چرا راستش را نمی‌گوئید که از ترس واکنش مردم توانایی برخورد سریع و کنار زدن سریع را ندارید؟” این سایت همچنین اعلام کرده است که ذوالنور از سپاه تصفیه شده و استعفای وی اجباری بوده است.
شکایت علیه اتهاماتی که از آن اطلاعی در دست نیست!
هم‌زمان با سخنان احمدی‌نژاد، و متهم کردن برخی نهادهای رسمی به دست داشتن در قاچاق کالا، حمید بقایی، در گفت‌وگویی با روزنامه شرق، با اعلام کرد این نکته که “نمی‌دانم جریان انحرافی چیست و کجاست” درباره اتهاماتی که این روزها علیه وی و دیگر اطرافیان احمدی‌نژاد مطرح‌ می‌شود، گفت: “من و احمدی‌نژاد و مشایی سه نفری به این حرف‌ها می‌خندیم”.
سخنان بقایی درباره عدم اطلاع و پیگیری اتهاماتی که به وی وارد می‌شود، در حالی بیان شد که برخی خبرگزاری‌ها اعلام کرده‌اند وی از نماینده رباط کریم شکایت کرده است. فارس در این زمینه نوشته است: “در پی شکایت نماینده رباط کریم در مجلس از بقایی و مشائی و طرح اتهاماتی علیه این دو، معاون اجرایی رئیس جمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری از حجت‌الاسلام حسن نوروزی به کمیسیون اصل نود و مراجع قضایی شکایت کرد”.
این شکایت در حالی انجام شده که یکی از اعضای هیات رییسه کمیسیون اصل ۹۰ مجلس با اعلام تشکیل کمیته ویژه برای بررسی تخلف مشایی و بقایی، گفته است: “به دلیل اهمیت بسیار بالای پرونده مشایی و بقایی، این پرونده از تمامی جهات مورد بررسی و موشکافی قرار می گیرد. پرونده مشایی و بقایی پرونده ای شبه قضایی است که نمی توان جزئیات آن را مطرح کرد، چرا که از حساسیت بالایی برخوردار است لذا بعد از انجام کار کارشناسی، کمیته تحقیق و تخصصی برای رسیدگی به این پرونده و کمیسیون اصل ۹۰ تشکیل می شود”.
در همین حال وب‌سایت شفاف‌نیوز با انتشار مطلبی درباره بقایی و اشاره به تحصیل وی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد، پرسیده است: “این پرسش مطرح است که آقای بقایی واقعاً زمان خالی داشته است که بتواند برای تحصیلش وقت بگذارد ؟ یا اینکه به خاطر معاونت ریاست جمهوری با الطاف ویژه مدیر گروه مربوطه مواجه شده است و نیازی به حضور در کلاس درس و امتحانات پایان ترم نداشته است؟ امابه کارگیری دکتر لطفی مدیر گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد گرمسار در منطقه آزاد قشم ابهامات جدیدی را در این زمینه ایجاد کرده است”.
مشایی گفت رهبر ۷ میلیون رای دارد
هم‌زمان با افشاگری‌های حامیان احمدی‌نژاد و اصول‌گرایان علیه یکدیگر، رضا گلپور، که پیش از این نامه‌ای جنحالی خطاب به مشایی و محمدرضا رحیمی نوشته بود، در گفت‌وگویی با همشهری ماه، بار دیگر سخنانی را علیه مشایی به زبان آورد. وی در این گفت‌وگو، درباره مشایی گفت: “از ایشان سوال کردم که واقعا آقای رحیمی که مسئول دفتر انتخابات آقای هاشمی در کردستان بوده و با دعواهایی که با شهید کاظمی فرمانده وقت سپاه کردستان داشته با چه تعریف اصولگرایانه ای امروز با اختیارات ویژه، معاون اول دولت است؟ حضور وی با شعار حمله به هاشمی جور در می آید؟ مشایی در پاسخ به من گفت مگر مذهبی ها و آقای خامنه ای چقدر رای دارند ؟ بیش از ۷ میلیون است؟ ما باید از همه طیف ها در کنار خود داشته باشیم”.
گلپور در این مصاحبه همچنین اشاراتی نیز به سابقه مشایی و همسرش در شمال کشور داشته است.
در همین حال، محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس نیز در گفت‌وگویی با نشریه حزب موتلفه، به بیان خاطراتی از احمدی‌نژاد پرداخته است. وی گفته است: “آقای احمدی‌نژاد سال ۸۴ با آقای احمدی‌نژاد امروز شاید فرقی نکرده باشد و اطلاعات ما در باره ایشان بیشتر شده باشد…. آقای احمدی‌نژاد به تشخیص شخصی‌ خود بیش از قانون اهمیت قائل است و بیشتر تلاش می‌کند به تشخیص‌های خودش عمل کند، بعضی از قوانین را قبول دارد و اجرا می‌کند و بعضی‌ها را هم قبول ندارد و اجرا نمی‌کند. این یک اشکال اساسی در روند اداره کشور به وجود می‌آورد”.
در همین حال، امیرمحبیان، از اعضای شورای سردبیری روزنامه رسالت نیز در گفت‌وگویی به تشریح روحیات احمدی‌نژاد پرداخته است. وی در این‌باره چنین اظهارنظر کرده است: “داخل ذهن او اینگونه است که در محق بودن خود تردیدی ندارد. آرمان متعالی دارد، ماموریت مقدسی که برای خود قائل است که معلوم نیست چیست ؛ در نیمه کار است.گمان می کند حالا یکسری افراد که منافع آنها در خطر افتاده می خواهند پروژه من را منکوب کنند. او کنار نمی رود و در نهایت به سمت یک گام به پس و دو گام به پیش و یکپارچه ساختن مابقی اعضای تیم خود می رود تا دیگر از ناخالصی ها ضربه نخورد”.
هفته‌ای که با شکایت و افشاگری آغاز شده، چگونه به پایان می‌رسد؟


ازادی خواهان سبز مشهد http://freegreenmashhad.blogspot.com/

دو راه حاکمیت از نگاه آیت‌الله دستغیب


با گذشت بیش از چهار ماه از بازداشت خانگی رهبران جنبش سبز، میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسرانشان انتقادها از زندانی کردن غیرقانونی و درخواست ها برای آزادی آنان از سوی برخی از مراجع تقلید  از جمله آیت الله علی محمد دستغیب ادامه دارد.
این مرجع تقلید شیرازیکه در طول ماه های اخیر بیشترین درخواست ها را از مقامات حکومت برای آزادی رهبران جنبش سبز داشته، روز دوشنبه بار دیگر طی یک سخنرانی در شهر شیراز با تاکید بر اینکه "خيرخواهى و نصيحت، وظيفه هميشگى هر مؤمن در قبال برادر مؤمن خويش است" اعلام کرد که "آقايان هيأت حاكمه دو راه در پيش رو دارند". وی در توضیح راه اول گفت: "راه اول برآورده ساختن تقاضاهاى به حقّ مردم در عمل به قانون اساسى است - البته همه اصول قانون نه تنها اصول مربوط به رهبرى و ولايت فقيه. همچنين آزادى زندانيان سياسى، رفع حصر از آقايان موسوى و كروبى."
آیت الله دستغیب با توصیه به حاکمان کنونی به "بازگشت به قانون در برگزاری انتخابات و حذف نظارت استصوابی" و تکیه بر اینکه "اصل بر برائت افراد است" افزود:"نتيجه اين رويكرد، رضايت‏مندى اكثريت مردم، روى كار آمدن افراد صالح به عنوان نماينده مجلس و رييس جمهور، تقسيم ثروت بين مردم و نظارت مجلس بر امور مملكت است به علاوه بسيارى از سپاهيان و بسيجيان راحت مى‏ شوند. اموال بيت المال اين طرف و آن طرف نمى ‏رود و همه امور اصلاح مى‏ شود. همچنين كسى خط و نشان براى كل مملكت نمى‏ كشد. همه زندگى خوبى خواهند داشت و امنيت برقرار مى‏شود."
این مرجع تقلید در توضیح راه دوم پیش روی "هیات حاکمه" ادامه داد: "راه دوم اين است كه بر حرف خود اصرار كنند و بگويند هر چه ما میگوييم درست است؛ نتيجه اين روش، برخوردهاى شديد با مردم است. البته هر چقدر هم كه بگويند برخورد شديد مى‏ كنيم باز هم براى مدتى جواب مى ‏دهد و راه حل مناسبى براى هميشه نيست."
وی سپس خطاب به مقامات ارشد کشور یادآور شد: "ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم زندگیها را از هم مى‏ پاشد، اختلافات روحى ايجاد مى‏ كند و نشاط دينى را از بين مى‏ برد. به علاوه ارادتى كه با ارعاب و وحشت ايجاد شود حاصلى ندارد. همه عقلاى عالم و خود آقايان مى‏ دانند كه روش دوم به ضرر همه هست و هر چه بگذرد وضع را بدتر مى‏ كند. هر چه هم بگويند خبرى نيست، فقرى نيست، اشتغال ايجاد شده و... بالاخره معلوم مى‏ شود كه واقعيت اين نيست."
همزمان با اظهارات این مرجع تقلید، آیت الله بیات زنجانی از دیگر مراجع شیعه نیز با صدور بیانیه ایخطاب به ملت ایران با تاکید بر اینکه "در اسلام حتی برای محارب و برانداز مجازات زندان مد نظر قرار نگرفته است" از مردم خواست تا روز شهادت امام هفتم شیعیان موسی کاظم به عنوان "روز اعلام هم نوائی و همدردی با زندانیان مظلوم و بی گناه و خانواده های آنان در سراسر عالم اعلام شود."
آیت الله بیات زنجانی در ادامه این بیانیه از مردم خواست تا " دست بر دعا بردارند و برای سلامتی و آزادی همۀ محبوسین عقیدتی، سیاسی و کسانی که به اتهام ابراز عقیده خود در بند و یا محصور اهواء و امیال اقتدارگرایان ‌شده اند، دعا کنند" و "به یاد بیاورند که در طول تاریخ برای رسیدن به آزادی، چه خون های عزیزی بر زمین ریخته شده و چه حقوقی ضایع شده است."
پیش از آیت الله بیات زنجانی، آیت الله صانعی از دیگر مراجع تقلید شیعه مستقر در قم  نیز خواستار آزادی موسوی و کروبی از زندان خانگی شده بود.

تکرار مواضع میرحسین موسوی
درخواست از حاکمان کشور برای آزادی همه زندانیان سیاسی و همچنین رهبران جنبش سبز از سوی آیت الله دستغیب و توصیه های وی به مقامات حکومت برای بازگشت به قانون اساسی در شرایطی است که پیش از این میرحسین موسوی  طی اظهاراتی در 19 مردادماه سال گذشته نکاتی مشابه انتقادات و توصیه های اخیر آیت الله دستغیب را به حاکمان گوشزد کرده بود.
مهندس موسوی در دیدار با جمعی از ایثارگران کشور دو راه "رویکرد اقتدارگرایانه" و یا "بازگشت به مردم" را برای حکومت مستقر و حفظ نظام ضروری دانسته  و گفته بود: "سابق بر این در کشور با فرصت ها و راههای گوناگونی برای اینده کشور روبرو بودیم ولی حوادث یک سال اخیر و شیوه برخورد با مردم به تدریج این تنوع را از بین برده است. می توان گفت که نظام و کشور امروز تنها با دو راه کاملا متضاد روبروست."
مهندس موسوی درباره انتخاب رویکرد اقتدارگرایانه از سوی حکومت تاکید کرده بود که "در این راه از دین به صورت ابزار استفاده می شود، همان طور که از زندان ها و سرکوبها و بستن روزنامه ها و تعطیلی بخش عمده ای از قانون اساسی و بی احترامی به حقوق و کرامت ذاتی انسانها بهره برداری می شود...و ما می دانیم که انتخاب این رویکرد جز متلاشی شدن نظام انتهایی نخواهد داشت.گرچه در انتها ایران، ایرانی و اسلام باقی خواهد ماند ولی می توان حدس زد که خسارت این راه کمر ملت ما را خم خواهد کرد."
وی پیش تر در 2 خرداد 89 نیز گفته بود: "جنبش سبز می گوید راه حل برگشت به سوی مردم است. راه حل در جلب حمایت مردم است و اینکار جزاز طریق به رسمیت شناختن حق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت خود ممکن نیست. فصل سوم قانون اساسی را بدون کوچکترین تغییری اجرا کنید. خواهید دید که دوباره دورنمای صبح امید پیدا خواهد شد.
موسوی در همین اظهاراتش خطاب به مقامات حکومت خاطرنشان کرده بود که "شما نمی توانید مسائل داخلی و خارجی را با بستن روزنامه هاو پر کردن زندان ها مهار کنید. احترام به ملت و احترام به کرامت ذاتی انسان ها خشت اول همه اصلاحات است. اینکه عده ای با چوب و چماق در زندان و بیرون زندان بر سر مردم بزنند همان سیاست های قاجاری ها است."

ما در بازداشتیم نه حصر
میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، مهدی کروبی و فاطمه کروبی از 25 بهمن ماه سال 89 پس از درخواست مجوز از وزارت کشور برای راهپیمایی در حمایت از قیام مردم تونس و مصر در بازداشت خانگی بسر می برند و تاکنون هیچ کدام از مقامات کشور یا دستگاه های قضایی و امنیتی به دادگاه یا حکم قانونی که موجب بازداشت رهبران جنبش سبز شده باشد، اشاره ای نکرده اند.
در این باره تنها صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه 28 بهمن ماه سال گذشته گفته بود: "دستگاه قضا دیگر اجازه نمی دهد که سران فتنه با حق کشی و اعلام موفقیت اقدامات خود چهره و هدفهای خود را در بوق رسانه های غربی کنند و خود را قهرمان نشان دهند.از تمامی مردم می خواهیم اجازه دهند تا دستگاه قضا در چارچوب قانون و بر اساس مصلحت نظام به حوادث اخیر و پرونده سران فتنه رسیدگی کند که البته در این مورد کوتاهی هم نمی کند.دستگاه قضا راه را بر اطلاعیه پراکنی آنها خواهد بست و اجازه نمی دهد آنها از صبر و تحمل نظام اسلامی سوء استفاده کنند و امیدواریم که مردم شریف ایران با صبر و تحمل ما را همراهی کنند."
البته او  پیش تر در 27 آذرماه سال گذشته به صراحت محاکمه یا هرگونه برخورد با رهبران جنبش سبز را مشروط به نظر رهبر جمهوری اسلامی دانسته و گفته بود: "به ما می‌گویند که چرا در مورد سران فتنه موضع‌گیری نمی‌کنید، حال آن که سال گذشته اعلام کردم سران فتنه را مجرم دانسته و اتهام آنها اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی است، اما اینکه چرا به جرم آنها رسیدگی نمی‌شود، در لفافه گفتم که یک سری مسایل درنظام مطرح بوده و من تعیین کننده این مسایل نیستم. مصالح کلی نظام را رهبری تشخیص داده و ما هم سرباز او هستیم."
در چهار ماه گذشته تنها فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی برای درمان و برخی اقدامات پزشکی اجازه یافت تا در نخستین روزهای اردیبهشت ماه از زندان خانگی خارج شود. او پیش از آنکه توسط ماموران امنیتی به بازداشت خانگی بازگردانده شود در اظهاراتی که سایت سحام نیوز آن را منتشر کرد درباره شرایط بازداشت خود و همسرش گفت: "تا پیش از عید شرایط بسیار سخت و  برخوردها خشن بود و اساسا من و همسرم از حقوق اولیه یک زندانی انفرادی هم برخوردار نبودیم. اما در سال جدید رویکرد دیگری حاکم شد و اوضاع حبس من و همسرم کمی بهتر گردید."
همسر مهدی کروبی همچنین با اشاره به ایستادگی همسرش بر مواضع پیش از بازداشت تاکید کرده بود که "واژه حصر که در بیرون رایج است درست نیست زیرا ماموران امنیتی نه تنها تمام مجتمع مسکونی را تصرف کرده اند بلکه حتی آپارتمان مسکونی ما را نیز در اختیار دارند.من حقوق رایج یک زندانی نظیر حق هواخوری روزانه و یا دسترسی به تلفن؛ حتی برای یکبار هم در 71 روز گذشته نداشته ام. در این باب سخن بسیار است که ان شاالله در آینده به آن خواهم پرداخت."




ازادی خواهان سبز مشهد http://freegreenmashhad.blogspot.com/

احمد قابل: من در نمایش انتخاباتی امسال یا هر سال دیگری شرکت نمی کنم

می پرسند: « نظرتان در باره ی انتخابات مجلس چیست؟» پاسخ من این است که؛
من در نمایش انتخاباتی امسال یا هر سال دیگری شرکت نمی کنم، مگر آنکه
قانون انتخابات و سازوکار انتخاباتی به گونه ای تغییر کند که همه بتوانند
خود را در معرض رای مردم گذارده و نمایندگان حقیقی ملت برگزیده شوند و
بدون واهمه از سایر ارکان قدرت، بتوانند حق حاکمیت ملی را در محدوده ی
قانونگزاری و نظارت بر همه ی ارکان قدرت (طبق قانون اساسی) اعمال کنند و
به آلت دست رهبری و سایر قوای کشور، تبدیل نشوند. این شرطی است که البته
امید چندانی برای پذیرشش از سوی حاکمیت ندارم ولی امیدوارم توان معترضان
به سیاست های حاکمیت چندان باشد که آن را تحقق بخشد. حضور چند اصلاح طلب
نیمه و نیم بند در مجلسی که می تواند هرکه را نپسندید از نمایندگی مردم
عزل کند، و یا کسانی مثل همین ها که پس از 25 بهمن بر همه ی اصلاح طلبی
خویش خط بطلان کشیدند و مرعوب نظامیان کودتاچی شدند، چه ارزشی دارد وقتی
در مجلسی فرمایشی قرار گیرند که برای آب خوردن هم باید از رهبری اجازه
بگیرد!! هرگاه این مناسبات دچار تحول معنی داری شد، می توان گفت که
«انتخاب» حقیقت دارد و ارزشمند است و موجب استفاده از حق رای برای تحقق و
اعمال حاکمیت ملی است. شرکت در نمایشی که خودما اعتقاد به؛ تقلب در نتایج
آن، رد صلاحیت های غیرقانونی، ممانعت از تصمیم گیری مجلس (برفرض استقرار
نمایندگان حقیقی ملت در آن، با توجه به نمونه ی مجلس ششم) مفید چه فایده
ای است. این درحالی است که علنا و عملا هم حاکمیت از پذرش حضور اصلاح
طلبان در بین داوطلبان نمایندگی مجلس، ممانعت می کند و از هم اکنون خط و
نشان می کشد!! من که برخلاف برخی مدعیان، به اصلاح طلب بودن خود افتخار
می کنم، حضور اصلاح طلبان را در این نمایش انتخاباتی مفید نمی دانم و در
آن شرکت نمی کنم و حتی شرکت در این نمایش را نقض غرض و زیان بار می دانم.
البته این حق همه ی دوستان از اصلاح طلب تا دیگران است که دیدگاه های خود
را داشته باشند و مخالف با نظر من و امثال من باشند. امیدوارم آنقدر درک
داشته باشم که به همه ی آن ها و خصوصا دیدگاه های مخالف، احترام بگذارم.


ازادی خواهان سبز مشهد http://freegreenmashhad.blogspot.com/

۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

هی مرد...تولدت مبارک(عماد بهاور)


عماد بهاور....سلام
کجایی مرد مومن؟!...شنیدم امروز تولدته...
تولدت مبارک داداش گلم...
گل کاشتی,عجب شیرینی زیبایی بهمون دادی...
اعتصاب غذاتون هممونو رو سفید کرد...من شرمندتم
به خدا شرمندم که شیرینیت کام منو شیرین کرد ولی من نمیتونم کادویی که لیاقتشو داری تقدیمت کنم...زود بیا مرد مومن.همه منتظرتیم...
فقط یه چیزی میتونم بگم..."تولدت مبارک ای آزاد مرد"
قول میدم تا آخرین نفس واسه رسیدن به آرمان هات بجنگم...
امیدوارم سال دیگه تولد آزادی خودت و میهنمان را در کنار هم جشن بگیریم...
هی مرد,زود بیا
منبع:صفحه فیس بوک شخصی امیر شیبانی زاده


http://www.facebook.com/amirsheybani.sabz

LinkWithin

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...