تولبار جنبش سبز, نیاز هر سبز اندیش

۱۳۹۰ شهریور ۲۴, پنجشنبه

حکم نسرین ستوده شکسته شد, محکومیت قطعی نسرین ستوده به شش سال حبس تغییر کرد

محکومیت قطعی نسرین ستوده به شش سال حبس

نسرین ستوده وکیل پایه یک دادگستری از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر به شش سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد.
روز گذشته رای شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران به مینا جعفری یکی از وکلای نسرین ستوده ابلاغ شد.

بر اساس حکم صادره نسرین ستوده از سوی این شعبه به شش سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شده است.

نسرین ستوده پیشتر از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به یازده سال حبس و ۲۰ سال محرومیت از شغل وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود.

این حقوقدان اکنون در بند نسوان زندان اوین به سر می‌برد و به دلیل بی‌حرمتی به خود و خانواده‌اش در آخرین ملاقات کابینی از ملاقات‌های بعدی تا اصلاح وضعیت صرفنظر کرده است.

آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

فیض الله عرب سرخی آزاد شد

فیض الله عرب سرخی آزاد شد
به گزارش صفحه فیس بوک فاطمه عرب سرخی,دختر فیض الله عرب سرخی,این روزنامه نگار و زندانی سیاسی آزاد شد

آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

۱۳۹۰ شهریور ۱۸, جمعه

متاسفانه "احمد قابل" بعد از عمل با شرایط بحرانی مواجه شده است,از همه ی دوستان خواهش میکنم برای ایشان دعا کنند


آقاي دكتر بيرجندي؛ پزشك جراح آقاي قابل گفتند كه متأسفانه بر اثر تأخير در تشخيص و درمان،‌ ضايعات مغزي ناشي از تومور زياد بوده و بر اثر تورم مغز،‌ مدت به هوش آمدن ايشان بيشتر طول خواهد كشيد.
هم اكنون آقاي قابل به آي سي يو بيمارستان رضوي منتقل شدند.
از همه دوستان همچنان درخواست داريم براي سلامتي و بهبودي ايشان دعا كنند.

۱۳۹۰ شهریور ۱۷, پنجشنبه

آخرین خبرها از وضعیت احمد قابل,عمل با موفقیت انجام شد

به گزارش صفحه فیس بوک امیر شیبانی زاده :


عمل جراحی آقای قابل تموم شده و ایشون به اتاق ریکاوری منتقل شده اند.
هنوز موفق نشده ایم پزشک جراح ایشان را ملاقات کنیم.
به محض دریافت هرگونه خبر، به اطلاع دوستان خواهد رسید.
 

آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

دکتر مهدی خزعلی: اینشتین اسلام را کاملترین و معقولترین دین می دانست

سند رسمی نامه نگاری اینشتین با آیت الله بروجردی 
آلبرت اینشتین در رساله­ ی پایانی عمر خود با عنوان : دی ارکلرونگ”، یعنی : بیانیه” ، که در سال ۱۹۵۴ ( =۱۳۳۳ش ) آن را در آمریکا و به آلمانی نوشته است اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح می­دهد و آن را کامل­ترین و معقول­ترین دین می­داند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه­ ی اینشتین با آیت­ الله بروجردی (فوت ۱۳۴۰ ش = ۱۹۶۱ م) است که توسط مترجمین برگزیده­ ی شاه ایران و به صورت محرمانه صورت پذیرفته است.
اینشتین در این رساله “نظریه نسبیت” خو درا با آیاتی از قرآن  و احادیثی از نهج­ البلاغه و بیش از همه بحارالانوار علامه­ ی مجلسی (که از عربی به انگلیسی و … توسط حمیدرضا پهلوی (فوت ۱۳۷۱ ش) و … ترجمه و تحت نظر آیت الله بروجردی شرح می­ شده تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی­شود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه پیچیده “نسبیت” را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده ­اند. 

از آن جمله حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی پیامبرنقل می­کند که : هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای پیامبر به ظرف آبی می­ خورد و آن ظرف واژگون می­شود. اما بعد از این که پیامبر از معراج جسمانی باز می­ گردد مشاهده می­ کند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است … اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی  در زمینه­ ی “انبساط و نسبیت زمان” دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می­ نویسد….
همچنین اینشتین در این رساله “معاد جمسانی” را از راه فیزیکی اثبات می­کند (علاوه بر قانون سوم نیوتون = عمل و عکس العمل .) او فرمول ریاضی “معاد جسمانی ” را عکس فرمول معروف “نسبیت ماده و انرژی” می­داند: E=M.C^2 ، M=E/C^2 یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا” به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.
اینشتین در این کتاب همواره از آیت­ الله بروجردی با احترام و بارها به لفظ “بروجردی بزرگ” یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ “حسابی عزیز”…

3۰۰۰/۰۰۰ دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسور ابراهیم مهدوی (مقیم لندن) با کمک برخی از اعضاء شرکت­های اتومبیل بنز و فورد و .. از یک عتیقه­ دار یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط شناسی رایانه ­ای چک شده و تأیید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است. هم اکنون این کتاب ارزشمند در حال ترجمه از آلمانی به پارسی – توسط دکتر عیسی مهدوی (برادر دکتر ابراهیم مهدوی) و توأم با تحقیق و ارائه منابع مذکور در متن (توسط اینجانب) می­ باشد و بسیاری از متن آن ترجمه و تحقیق فنی شده است . اصل نسخه این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن – بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی – سپرده شده و نگهداری می­شود. توضیحات بیشتر و شماره ثبت آن را برای اطلاع خوانندگان در آغاز برگزیده این کتابچه ارائه خواهیم داد.
گزیده­ای از آخرین رساله اینشتین: (DIE ERKLA”RUNG دی ارکلرونگ = بیانیه) ترجمه: دکتر عیسی مهدوی، تحقیق و پیشگفتار و پاورقی: اسکندر جهانگیری
شخصیت­های اصلی این رساله : 
آلبرت اینشتین (فوت مشکوک 1955 م) / الکساندر فلمینگ (فوت 1955م) آیت­الله  سید حسین بروجردی (فوت 1961میلادی) / نیلز بور (بوهر) شیمیدان و فیزیکدان دانمارکی که او نیز با اینشتین در نگارش این اثر همکاری می­ کرد (فوت 1962م) / جان . اف . کندی ( مقتول 1963م) / علیرضا پهلوی ( مترجم و رابط ) (کشته شده بر اثر سقوط هواپیما توسط عناصر سازمان «کا. گ. ب» شوروی در 1954م (= 1333 ش – سال نگارش این رساله) / حمیدرضا پهلوی (مترجم و رابط فوت 1371 ش = 1992م ) که نیلز بور او را به اینشتین معرفی کرده و در آن زمان 22 ساله بود.
سؤالی که اینجا مطرح می­ شود این است که چرا سه تاریخ مرگ ( 1954 – 1955 و باز 1955م ) و نیز سه تاریخ مرگ (1961 – 1962 – 1963 م ) دقیقاً پشت سر هم واقع شده؟ و چرا نویسنده (اینشتین) با همکار اصلی او در این نگارش (الکساندر فلمینگ) هر دو در یک سال (1955 م ) مرده­ اند ؟ و چرا یکی از مترجمین و رابط ­ها ( علیرضا پهلوی ) در همان سال نگارش رساله بر اثر سقوط هواپیما جان داده است؟ و باز چرا همین چند سال قبل دو فرزند مترجم و رابط دیگر (حمید رضا پهلوی) به نام­ های بهزاد و نازک در سن جوانی به طرز مشکوکی در خارج از ایران مسموم شده و مرده­ اند؟
و بالاخره چرا باید این رساله از چنین شخصیتی (اینشتین) حدود نیم قرن (!!) مخفی بماند و چرا "صندوق امانات سری انگلیس" به بهانه پرهیز از ایجاد "یک انقلاب خطرناک مذهبی" اجازه تکثیر این اثر علمی – مذهبی را تحت هیچ شرایطی به ما نمی­ دهد؟
سرآغاز متن کتاب، اولین عبارت کتابچه اینشتین / خطاب به آیت ­الله بروجردی این عبارت آلمانی است : Herzliche Gru``&e von Einstein هرتسلیش گروشس فن آینشتاین = با صمیمانه­ ترین سلام­ها از اینشتین محضر شریف پیشوای جهان اسلام جناب سید حسین بروجردی. پس از 40 مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع 12 امامی  را پذیرفته ام / که اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس ( مارس)  از سال 1954  است که من مقیم آمریکا و دور از وطن هستم.
آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه

محمد نوری زاد در کنار حماسه ساز 25 بهمن ,اکبر امینی

محمد نوری زاد در کنار حماسه ساز 25 بهمن اکبر امینی

تهدید خانواده وحید بنانی، درویش جانباخته توسط ماموران امنیتی



در پی جانباختن وحید بنانی یکی ار دراویش سلسله نعمت الهی گنابادی توسط ماموران حکومتی، خانواده آن مرحوم توسط برخی نیروهای امنیتی مورد تهدید واقع شده اند که در صورت حرکت دراویش از سایر شهرستانها برای مراسم تشییع جنازه، راه های ورودی به شهر سروستان را مسدود کرده، با آنها برخورد می نمایند و جنازه آن مرحوم را در مکان نامعلومی دفن می کنند.

به گزارش سایت مجذوبان نور، در ادامه این گزارش آمده است که تا کنون زمان و مکان مشخصی برای مراسم تشییع جنازه وحید بنانی از سوی خانواده ایشان مشخص نگردیده است.

گفتنی است وحید بنانی یکی از دراویش سلسله نعمت اللهی که در مورخه سیزدهم شهریورماه نود (عصر روز یکشنبه) توسط مامورین امنیتی و انتظامی مورد اصابت گلوله قرار گرفت؛ پس از سه روز ، در شامگاه سه شنبه پانزدهم شهریورماه در بیمارستان نمازی شیراز جان باخت.

همزمان با جانباختن وحید بنانی، این منبع خبری گزارش داده است که سه تن از دراویش گنابادی به نامهای ابراهیم فضلی، اصغر کریمی، محمد علی سعدی نیز که به علت اصابت گلوله ی نیروهای انتظامی و امنیتی مجروح شده اند، در وضعیت وخیمی در بیمارستان به سر می برند .

در حال حاضر بر اثر فشارهای نیروهای امنیتی در روند بهبود و رسیدگی به وضعیت جسمانی مجروحین اخلال ایجاد شده به نحوی که به آنها دستبند زده و به خانواده های آنها اجازه داده نمی شود از فرزندان خویش عیادت نموده یا به بیمارستان دیگر منتقل نمایند . ضمن آنکه مجروحین از عدم رسیدگی به شکایتشان از مأمورین مبنی بر ایراد جرح عمدی و عدم رعایت موازین قانونی معترض اند .

در ادامه این گزارش آمده است خانواده های ایشان از احتمال انتقال مجروحین به زندان با این وضعیت وخیم جسمانی ابراز نگرانی نموده اند .

گفتنی است در پی حمله نیروهای بسیجی و لباس شخصی های جمهوری اسلامی، ظهر روز جمعه ۱۱ شهریور با شعار “مرگ بر درویش آمریکایی” به دراویش نعمت اللهی گنابادی در شهرستان کوار از توابع استان شیراز حمله کرده و با شلیک گازاشک‌آور و گلوله تعدادی از دراویش را دستگیر و زخمی کردند.

۱۳۹۰ شهریور ۱۵, سه‌شنبه

پیراهنی با امضای زندانیان اوین و پیغام آنها

عکس بسیار زیبا و جالبی که از پیراهنی در زندان اوین گرفته شده و زندانیان سیاسی با امضا و جمله ای زیبا,پیام امید را دوباره زنده کرده اند.برگرفته از صفحه فیس بوک شیدا سالاری

۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه

نامه کوبنده و هشدار امیر شیبانی زاده به صادق لاریجانی و آغاز اعتصاب غذای او در خمایت ازاشکان ذهابیان

امیر شیبانی زاده بار دیگر اعتصاب غذای خود را آغاز کرد
این فعال سیاسی و مدنی شهر مشهد که اخیرا به 8 سال حبس تعزیری محکوم شده ئ تا مدتی دیگر برای اجرای حکم به زندان خواهد رفت,در صفحه ی فیس بوک خود خبر از آغاز اعتصاب غذای خود در حمایت از اشکان ذهابیان داد.
در گذشته هم شیبانی در حمایت از اعتصاب غذای 12 زندانی سیاسی,دست به اعتصاب غذای خشک زده بود که بخاطر وضعیت جسمی نامساعدی که بعد از بازداشتش پیدا کرده بود ضعیف شده و به بیمارستان منتقل شده بود ولی اعتصاب خود را نشکست تا وقتی که زندانیان سیاسی خبر از پایان اعتصاب غذای خود دادند.
این دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه مشهد بار دیگر در حمایت از اعتراض اشکان ذهابیان که مدتی است دست به اعتصاب غذا زده,دست به اعتصاب غذا زد و همچنین طی نامه ای سرگشاده خطاب به صادق لاریجانی هشدار داد که نگذارند فاجعه ای همچون شهادت شهید هدی صابر اتفاق بیافتد .


متن کامل این نامه و اعلام اعتصاب غذا از صفحه فیس بوک شخصی امیر شیبانی زاده

همانطور که میدانید اشکان ذهابیان که از فعالین دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت بوده است,مدتی است که در حبس غیر قانونی در زندان متی کلا در بدترین وضع ممکن به سر میبرد,مدتی است که برای رسیدن به حقوق قانونی و همچنین پیگیری تخلفات قوه ی قضاویه که در پرونده ی ایشان به وضوح دیده میشود,دست به اعتصاب غذا زده است و تا رسیدن به حقوق خود ایستاده است.تا بحال به علت اعتصاب غذای ایشان,جسمشان بسیار اسیب دیده و در وضعیت جسمی بدی به سر میبرند...به همین دلیل من هم با فرستادن نامه ای به ایت الله لاریجانی هم بصورت ایمیل و هم بصورت کتبی که پست شده,اعلام حمایت خود را از این آزاده ی در بندمان و همینطور 9 تن از دوستانش که با او اعلام همبستگی کرده اند,حمایت و همبستگی خود را با این آزادمردان اعلام داشته و اعتصاب غذای نامحدود خود را از همین لحظه شروع خواهم کرد و همچنین در این مورد نامه ای به اقای لاریجانی فرستادم که در اینجا هم نسخه ای از آن را در اختیار همه میگذارم............
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آیت الله صادق اردشیر لاریجانی,
با سلام
مدت طولانی است که در کشوری به نام ایران که شما در آن با عنوان رئیس قوه ی قضائیه شناخته میشوید,ظلمهای فراوانی میشود و شما که وظیفه تان مبارزه با ظلم و فساد در کشور است,عمدا و یا سهوا از آنها چشم پوشی میکنید.
البته بارها و بارها دلسوزان نظام,نخبگان مسائل سیاسی و اقتصادی و همراهان جامعه با فرستادن نامه های متعدد این ظلم و فساد را چه در دستگاه امنیتی و قضایی و چه در دستگاه حکومتی به شما اعلام کرده اند و هشدار داده بودند که سیستم حکومتی کشور به دست نا اهلان و نامحرمان افتاده و باید هرچه زودتر برای نجات نظام جمهوری اسلامی,در مقابل آنها ایستاد تا جمهوریت نظام دچار اخلال نشود.
آنقدر بی توجهی کردید که دیگر نه از اسلامیت نظام چیزی مانده و نه از جمهوریتش.
این مطلب را مهندس میر حسین موسوی هم به شما هشدار داده بودند ولی متاسفانه گوش شنوایی در کار نبود و بجای استفاده از نظرات ارزشمند نخبگان مسائل ایران,که هدفی جز پیشرفت جامعه نداشتند,انها را با ظالمانه ترین رفتار که در شان و شخصیت یک حکومت اسلامی نیست در قل و زنجیر کردید و به خیال خودتان صدایشان را بریدید تا کسی ندای حق خواهی شان را نشنود.
ولی دیدید که مردم خودشان هوشیار شده اند و به حقوق خود آگاه هستند,همانطور که در 25 بهمن 1389 حضور مجدد و بیداری خود را اعلام کردند.
اگر میخواهید طبق معمول بگویید که کسی نبوده و ما زندانی سیاسی نداریم و ندایی را در خیابان به قتل نرساندیم و کار انگلستان بوده,به صحبتهای من که مدتیست همچون یک بغز در گلویم گیر کرده ,گوش دهید.
اینجانب امیر شیبانی زاده اعلام میکنم که در 3 سال گذشته بارها و بارها توسط نیروهای حکومتی و امنیتی که تحت عنوان وزارت اطلاعات,حفاظت سپاه و بسیج مشغول به فعالیت هستند,مورد آزار و شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفته ام و مدتها در سلولهای انفرادیشان شکنجه های مختلف همچون ضرب و شتم,نگهداری در سرما و همچنین تهدید به آزار جنسی را متحمل شده ام.
و برای شهادت بر محتوای این نامه در هر زمان و مکانی که اعلام نمایید ,حاضر خواهم شد و شرح دقیقی از حوادثی که بر سر بنده و دیگر دوستانم امده که خود شاهد بوده ام خواهم داد.
این را فراموش نکنید که ما فرزندان کسانی هستیم که با خونشان این نظام را آبیاری کرده اند تا به رشد و نمو برسد.
پدر من جانباز جنگ تحمیلی و سرهنگ بازنشسته ی نیروی انتظامی هستند و فکر میکنم فرزندشان حق دادخواهی داشته باشد.
هدف از نوشتن این نامه و مقدمه ای که در بالا مطرح کرده ام این است که یک ظلم و جنایت دیگر را به گوشتان برسانم.
مدتی است که یکی از فرزندان این مملکت در زندانهای شما ,به ناحق در بند است.
اشکان ذهابیان که یکی از نخبگان دانشجویی و سیاسی این مرز و بوم بحساب می آید بیش از 3 ماه است که به ناحق و به جرم نکرده,در زندان متی کلای بابل به اسارت درآمده و هنوز هیچ دستگاهی به وضعیت پرونده ی وی و اعتراضاتی که نسبت به پرونده داشته است رسیدگی نکرده و حاضر به پاسخگویی به او و خانواده اش نشده است.
اقای ذهابیان مدتی است که برای اعتراض به نشنیده گرفتن صدایشان و در نظر نگرفتن حقوق شهروندیشان,دست به اعتصاب غذای نامحدود زده و در وضعیت وخیم جسمانی به سر میبرد,ولی هنوز هیچ دستگاهی حاضر به رسیدگی به اعتراضات ایشان نشده است.
این امر باعث خشم دوستداران ایشان و جامعه ی مردمی و مدنی ایران و جهان شده است و همگی به راه های مختلف از شما درخواست کرده اند تا از تکرار فاجعه ای همچون شهادت شهید هدی صابر جلوگیری کنید,ولی همچنان بی توجهی و ظلم شما در مقام رییس قوه ی قضائیه ادامه دارد و حاضر نیستید که به این قدرت طلبی و ظلمت بی همتایتان پایان دهید.
بنده به عنوان فرزند یک جانباز که برای نگهداری و حفظ ابرو و ناموس وطنش از جان گذشتگی کرده و شنوایی گوش چپ,عصبهای پای راست و همچنین قسنتی از مهره های کمرش را از دست داده است,برای پاسداشت هدف پدرانمان و حفظ ارزشهایی که خونهایشان را نثارش کرده اند,برخود واجب دانسته تا برای چندمین بار به شما هشدار بدهم که مقابل این ظلم و فساد رایج در دستگاه حکومتی و امنیتی بایستید,قبل از اینکه بسیار دیر شود
در غیر اینصورت به حکم اسلام که در آن آمده :مسلمانی که به برادر مسلمانش ظلم کرده و یا در مقابل ظلمی که بو او میشود ,جهاد نکند همانا از کافرین است
.شما نیز کافر حساب میشوید و دیگر هیچ مسلمانیتی که صحبت از آن میکنید ندارید
پس لطفا تا دیر نشده به خود آیید.
من هم از امروز جمعه بتاریخ 11 شهریور 1390 از حرکت اعتراضی و به حق اشکان ذهابیان حمایت کرده و اعلام همبستگی میکنم و اعتصاب غذای خود را آغاز میکنم.
همچنین همراه با 9 نفر از فعالین سیاسی وجوانان استان مازندران که خواسته های خود را طبق نامه ای برای شما ارسال کرده اند,اعلام می دارم اگر تا پایان ساعت اداری روز شنبه 12 شهریور 1390 گشایشی در وضعیت این زندانی مظلوم بوجود نیاید ازتمامی ظرفیت ها و راه های قانونی و مدنی همبستگی عملی خود را با وی نشان خواهیم داد
باشد که تمام گمراهان به راه راست هدایت شده و به معنی واقعی انسانیت را تجربه کنند
امیر شیبانی زاده.

۱۳۹۰ شهریور ۱۰, پنجشنبه

ورودی یک روستا با نام میرحسین موسوی


توضیحاتی که در صفحه ایشان گذاشته شده است :
از دیدن این صحنه خیلی خوشحال شدم.جاتون خالی الان با خانواده اومدیم زشک.یکی از روستاهای بسیار با صفا که در 60 کیلومتری مشهد واقع است...هنگام ورود به روستا با تابلوی سفیدی برخوردم که روش نوشته بود *موسوی V* واقعا حال کردم..یک روستا ورودیش با اسم میر حسین بود...هنوزم اونجا هستم..عکس و فیلم گرفتم و 10 کیلومتر برگشتم به سمت شهر تا موبایلم آنتن بده و اینهارو برای شما هم بزارم تا جیگرتون حال بیاد...امیدوارم خوشتون بیاد :))




آزادی خواهان سبز مشهد www.freegreenmashhad.blogspot.com

LinkWithin

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...